زمان، چیزی است که نمیتوانیم آن را بخریم، بسازیم یا بفروشیم و باید بپذیریم که ما در جهان امروز اغلب با مشکل له شدن زمان مواجه هستیم.
بنابراین لازم است بدانیم که به کارگیری ذهنی زمان عبارت است از بازنمایی ادراکی فرد از استفاده از زمان خود .
به عبارت دیگر به افراد پیشنهاد میشود که شخصیت زمانی داشته باشند و شخصیت زمانی مستلزم ابعادی چون وقت شناسی، برنامهریزی، توجه به اوقات فراغت، اشتیاق و همخوانی زمانی است .
فوریتهای زمانی اشاره به سماجت افراد بر فوری فوتی بودن زمان دارد زیرا :
- آنها نسبت به زمان آگاهی و توجه بیشتری دارند.
- به شدت عجول هستند و می کوشند تا آرزوها و بلندپروازیهای خود را کاملا تحقق بخشند.
- کارهایشان را اولویت بندی میکنند و ضرب الاجلها را به عنوان شاخصی برای زمان باقیمانده به کار میگیرند.
پژوهش ها نشان داده است که چشم انداز زمانی با فرهنگ ارتباط دارد زیرا :
- مثلاً پروتستانها، آینده محور تر از کاتولیک ها هستند و در میان کشورها، آنانی که در مناطق جنوبی زندگی می کنند معمولاً حال محورتر از آنانی هستند که در مناطق شمالی زندگی میکنند.
- فرهنگهای فرد گراتر، معمولاً آینده محورتر از فرهنگهایی هستند که بر جمعگرایی تاکید میکنند.
چشم انداز زمانی متوازن با اتکای بر اقتضای موقعیت، نیازها و ارزشهای فرد، مولفههای گذشته، حال و آینده را به هم میآمیزد و به طور قابل انعطافی آنها را به خدمت میگیرد. افرادی که چشم انداز زمانی متوازنی دارند میتوانند متناسب با موقعیتی که در آن قرار میگیرند کنش موقت مناسبی انجام دهند.
برگرفته از کتاب روانشناسی مثبت نگر نوشته کیت هفرن و ایلونا بونیول