سالهای زیادی است که هیپنوتیزم به کمک علم پزشکی و روانشناسی آمده تا در رفع آلام بشری کارگشا باشد.
مفهوم هیپنوتیزم با مفهوم دیگری عمیقا گره خورده است و آن مفهوم باورهای ذهنی است. تجربه و علم هر دو موید این فرض هستند که حتی میزان هیپنوتیزم پذیری انسان ها و میزان تاثیرپذیری آنها از هیپنوتیزم ارتباط مستقیم با باور و شناخت ایشان از فرآیند تغییر دارد.
در تعریف شناخت، مولفه هایی همچون هوشیاری، دانایی، عملکرد دقیق و نهایتاً قضاوت، نقشی اساسی و بنیادی دارند. بنابراین شناخت درمانی و هیپنوتیزم هر دو از مجرای تغییر شناخت های غیر اصولی و تبدیل آنها به شناخت های صحیح عمل می کند.
امروزه شناخت درمانی یکی از پایه های اساسی در درمان های هیپنوتیزمی است و این نقش محوری از آنجایی سرچشمه می گیرد که شناخت با تصاویر ذهنی همراه میشود و هیپنوتیزم نیز از طریق تغییر تصاویر ذهنی عمل می کند.
برگرفته از کتاب شناخت درمانی هیپنوتیزم نوشته توماس داود