️عجب دلی، و عجیب دلی دارد خدا ….
سخت ترین کار خداوند، خلق کردن و رزق دادن و مدیریت کردن هستی نیست. شاید سخت ترین کار خداوند، مختار نمودن انسان بود، که در عین خالق بودنش، و مالک بودنش، و در عین دوست داشتن بندگانش – که می خواست برای همیشه پیشش بمانند – دلش راضی شد که به آنها قدرت اختیار بدهد، و مختارشان نماید که خودشان تصمیم بگیرند که بمانند یا بروند. اما تماما در قلبش این غوغا بود که نکند، بروند و برنگردند. و شاید قلب خداوند با آن همه رحمت و شفقتی که به انسان دارد، از جا کنده می شود، وقتی ببیند بندگانش دارند از پیشش می روند.
و لذا تمام دغدغه ی خداوند – از ارسال رسل و انزال کتب، و اعطای نعمات بی مزد و منت و هزاران کار دیگر – این است که کاری کند که بندگانش دوباره به سمت او برگردند.
لَو عُلِمَ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ اشتِیاقِی بِهِم وَ انتِظارِی إلی تُوبَتِهِم لَماتُوا شُوقاً الیّ و لَقُطعت أوصالِهم عَن مُوَدَّتی
اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند، می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، [هر آن] از [شدت] شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد. #اسرار_الصلوه ص ۱۹ محمود یزدانی