هنگامی که سخن از اسراف به میان میآید، نوعاً اذهان متوجه اسراف در مسائل مادی میشود؛ اما دایرۀ اسراف بسیار گسترده است و نه فقط در مسائل مادّی که در تمام زمینههای زندگی مصادیق اسراف وجود دارد. برای نمونه خداوند قوم لوط را «قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» (گروهی تجاوزکارید) مینامد؛ به این دلیل که از الگوی درست و بهاندازۀ بهره بردن از غرایز جنسی خارج شدند. مصداق دیگر اسراف، اسراف در عاطفه و محبت است. اگر انسان بیش از ظرفیت کسی به او محبت کند، اسراف کرده است؛ حال آنکه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: دوستت را بهاندازه، دوست بدار، شاید روزی خصم تو گردد.
یکی از بزرگترین مصادیق اسراف، اسراف در جان و وجود است. اگر انسان برای کاری ساعتها وقت گذارد، اما به قدر یک ساعت بازده دریافت نکند، در نفْس و عمر خود اسراف کرده است. گاه این اسراف به جایی میرسد که هیچ امکانی برای جبران آن وجود ندارد. بنابراین اسراف ممکن است در تمام حوزههایی چون مسائل جنسی، عاطفی، اخلاقی، اقتصادی و حتی در نفْس آدمی اتفاق بیفتد.