افراد دارای هوش معنوی با دیگران، از روی الگوهای تعیین شده و قالبی رفتار نمی کنند بلکه بر اساس معنای درونی که استنباط می کنند فکر و رفتار می کنند. فرد با هوش معنوی از فضا و زمان استفاده میکند تا کشف و مشاهده کند، آگاه باشد، ارزشیابی کند و معنای زندگی اش را رشد دهد.
چه در ترافیک سنگین باشیم و چه در بالای قله اورست، حقیقت موقعیت ما، یکسان است. هویت فریبنده در ترافیک سعی میکند فضای درونی شما را با استرس فشار پر کند در صورتی که هوش معنوی آن را موقعیتی مناسب فرض می کند که جزو معنای زندگی اش است.
تصویری والاتر از زندگی، همواره ما را تشویق می کند که معنای جدید از زندگی در نظر داشته باشیم. این معانی ارتباطی به آی کیو و ای کیو ندارند و در حیطه اس کیو یا هوش معنوی هستند.
هوش معنوی در جستجوی معناست. معنا یعنی ما چطور با اصول بالاتر از تصویر والاتر از زندگی سر و کار داریم. احساس شوق و اشتیاق، متصل بودن، کامل بودن یا کامل شدن.
معنا، روحیه بخش و متعالی است و از افسردگی و فشار روانی میکاهد.
هوش معنوی از بی تفاوتی نسبت به مسائل کودکان در کشور خودمان و حتی در آفریقا جلوگیری می کند زیرا معنا را می یابد. منظور از اینکه کودکان در این دنیا رنج میکشند چیست؟ چه چیزی به من و زندگیم میگوید که این موضوع را درک کنم؟
ما همیشه در یک حقیقت بزرگ تر قرار داریم و همه چیز در اطراف ما دارای معنا و هدف است اما ممکن است آگاهی از آن وجود نداشته باشد. معنا، هوشیاری نسبت به جهان و همه چیزهایی که در آن زندگی می کنند را گسترش می دهد. فکر کردن در برابر کودکان فقیر و افراد مظلومی که توسط ظالمان و اشغالگران مورد ظلم قرار میگیرند، آغاز کشف، جستجو، چگونگی و چیستی ارزشها، مسئولیتها و ملاحظات آنها در زندگی است. هوش معنوی حتی چیزی فراتر از مراحل بالای رشد اخلاقی است. معنای والایی که آرامش و تعالی را گسترش می دهد.
واکنش نشان دادن با پاسخ هدفمند و معنی دار نشان دادن، متفاوت است. پاسخ هدفمند، انسان را به حقیقتی بزرگتر نزدیک میکند و در ادامه باعث بیداری هسته درون می شود و این به معنای رشد و گسترش هوش معنوی است. تواضع فرد دارای هوش معنوی از روی اجبار و الزام نیست و فرآیند انتخابی است که با معانی والای هستهای درون، هم خوانی دارد.
منبع: اصول و فنون راهنمایی و مشاوره سالمندان صفحه ۱۹۳ و ۱۹۴